بوسه از غنچه لب یار نچیدیم و..... برفت
چند صباحی فقط ناز کشیدیم و .....برفت
شوق پرواز به سرتا ملکوتم.......... او بود
افسوس دل سیر ندیدیم و ...........برفت
خواستم قصه بسازم چو شیرین ٬..... فرهاد
حیف از عشق که افسانه شنیدیم و.....برفت
کنج خلوت که نشستیم و وجدان...... قاضی
خسته از هم شدیم دل بریدیم و....... برفت
فرصتی نیست بمانیم و در این اخر...... خط
خط باطل به همه یاد کشیدیم و.........برفت
بازی چرخ و فلک بود که........... آزارم داد
اخر بازی و این قصه رسیدیم و........... برفت
باختی سنگ صبور موی سیاه تو......... سفید
خیری از عشق به جز غصه ندیدیم و..... برفت
https://telegram.me/caffeprivacy
اسیر عشقم...
برچسب : نویسنده : alibsn86 بازدید : 203